شکوفه های زندگی | ||
نه سلامم نه علیکم گر به این نقطه رسیدی تو ندانی که خود آن نقط? عشقی تو خود باغ بهشتی
[ چهارشنبه 90/7/27 ] [ 5:12 عصر ] [ مریم ]
[ نظرات () ]
با کدامین واژه باید گفت ؟ آنچه را بر هستی من بر وجود من گواهی میدهد در کدامین شعر حتی در کدامین قصه باید خواند؟ آنچه را کز بودن تو بودن من از وجود ما حکایت میکند نی توان گفتن نه خواندن باید از جانت شنیدن هاتفی از دور دست جان من می سراید شعر هستی مینویسد قصه گویای بودن یک کلام مهر ورزیدن باید از جانت شنیدن یک کلام مهر ورزیدن ح-ا [ شنبه 87/12/24 ] [ 12:37 صبح ] [ مریم ]
[ نظرات () ]
از همان روزی که پا در باغ دل من بگذاشتی هر قدم رفتی نهالی تازه از غم کاشتی خون به پای هر نهال آمد ثمر؟ جانی غمین کاشکی می آمدی و میوه برمیداشتی (حسین اکبری) [ شنبه 87/12/24 ] [ 12:24 صبح ] [ مریم ]
[ نظرات () ]
ای صمیمی ای دوست ! گاه بی گاه لب پنجره خاطره ام می آیی! ای قدیمی ای خوب! تو مرا یاد کنی یا نکنی من به یادت هستم آرزویم همه سر سبزی توست دایم از خنده لبانت لبریز! دامنت پر گل باد...... [ دوشنبه 87/12/12 ] [ 8:54 عصر ] [ مریم ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |