شکوفه های زندگی | ||
وای سرم رفت. چهقدر حرف میزنی...!هیس. تو را به خدا یک دقیقه ساکت باش. شاید هم برعکس، چهقدر ساکت و کمحرف هستی! خب یک چیزی بگو...! شاید هم متعادل باشی؛ نه کمحرف، نه پرحرف کدام را بیشتر ترجیح میدهی؟ البته برای ترجیح دادن، اول باید خودت را بهتر بشناسی و اگر دوست داری خودت را بشناسی، به این سؤالها پاسخ بده 1ـ با خود حرف زدن:الف- هرگز با خودم حرف نمیزنم ب- بیشتر وقتها با خودم حرف میزنم ج ـ به این کار عادت ندارم، اما گاهی برایم پیش میآید 2ـ یک دوست صمیمی برایت در مورد تعطیلاتی که گذرانده صحبت میکند...الف- جملهها را به جایش تمام میکنی ب- از مکثهایش استفاده میکنی تا ماجرای تعطیلات خودت را تعریف کنی ج- در سکوت به حرفهایش گوش میسپاری 3ـ از بین این شغلها یکی را انتخاب کن.الف- کمدین ب- سیاستمدار ج- بازیگر پانتومیم 4ـ هنگام صرف غذا با خانواده...الف- مثل همیشه غذا میخوری تا زمان بگذرد ب- در تمام مدت صرف غذا، ماجراهای عجیب و شگفتانگیزی را برای بقیه تعریف میکنی ج- در همه بحثها شرکت میکنی 5ـ در گروه دوستانت تو بیشتر وقتها...الف- نظارهگر هستی ب- در زمانی کوتاه کلی جوک و ماجرای بامزه تعریف میکنی ج- در حال صحبت کردنی و دیگران به حرفهایت گوش میکنند 6ـ میخواهی یک شعر بخوانی؛ کدامیک از این کارها را انجام میدهی؟الف- با حالتی شاعرانه سعی میکنی کلمات را بکشی ب- خیلی سریع میخوانی؛ انگار در حال روزنامه خواندن هستی ج- ادای شاعرهای کارکشته را درمیآوری و شعر را میخوانی. اصلا انگار که خودت آن را سروده باشی 7ـ معلم از تو میخواهد برای درس جواب دادن پای تخته بیایی؛الف- حتی سؤالهایی را هم که بلد نیستی بیپاسخ نمیگذاری ب- سریع به همه سؤالها جواب میدهی، اما جوابهای تقریبا بیربط ج- کمی استرس داری به همین دلیل من و من میکنی و جواب خیلی از سؤالها یادت میرود 8ـ در کلاس درس همیشه در جاهایی مینشینی که...الف- دنج باشد و به راحتی دیده نشوی ب- وسط کلاس باشد تا بتوانی به راحتی و آرامی با بغلدستیهایت پچپچ کنی ج- میز اول مینشینی تا بتوانی مدام با معلم تبادل نظر کنی 9ـ لکنت زبان:الف- متأسفانه گاهی دچار این حالت میشوی ب- هیچوقت دچار این حالت نمیشوی ج- بله، خیلی زیاد پیش میآید 10ـ بعدها دوست داری کدام یک از اینها باشی؟الف- طراح یا نقاش ج- خواننده ب- کمدین پاسخ تستاگر بیشتر پاسخهایت «ج» باشد: تقریبا پرحرفی!همیشه به راحتی کلمهای را که لازم داری تا از یک شنونده تبدیل به گوینده شوی، پیدا میکنی در مواقعی که خطایی در حرفهایت پیدا شود قابلیت این را داری تا با حرفهای جدید، شنونده را به گوش دادن علاقهمند کنی. آفرین! این خیلی خوب است، اما باید قبول کنی که همیشه نباید فکر کنی که حرفهایت برای دیگران هم جالب است گاهی وقتها یک شنونده پیدا میکنی که دلت میخواهد ساعتها با او حرف بزنی، اما باید مراقب باشی که در یک جمع دوستانه نباید مدت طولانی فقط با یک نفر حرف زد و به بقیه بیاعتنا بود. این کار بیادبی است. شرکت کردن در بحث فقط صحبت کردن نیست؛ گاهی فقط باید گوش کرد اگر بیشتر پاسخهایت «ب» باشد: وروره جادو هستی!فیلم دیشب را دیدی؟ این گوشیهای جدید را دیدهای؟ و داستان ادامه دارد. وقتی از تعریف کردن فیلم فارغ میشوی، میروی سراغ آخرین مدل گوشیهای تلفن همراه تو هیچوقت ساکت نمیشوی. حرف میزنی و حرف میزنیم بدون اینکه لحظهای مکث کنی. درست مثل یک وروره جادو خیلی ساده بگویم، به راحتی میتوانی اسمت را در کتار رکوردهای جهان ثبت کنی؛ به عنوان پرحرفترین آدم روی زمین پدر و مادر، دوستها و بعضی از معلمها گاهی به تو میگویند؛ هیس، میشود یک لحظه ساکت شوی؟ اما چرا اینقدر از سکوت میترسی؟ سکوت همیشه به ما اجازه فکر کردن میدهد و فقط در آرامش است که آدم میتواند خوب فکر کند اگر بیشتر پاسخهایت «الف» باشد: فردی کمحرف با خندههای نخودی هستیخواندن شعر یا رفتن پای تخته برای تو یک شکنجه واقعی است. درست از همان لحظهای که قرار است با صدای بلند خطاب به بقیه صحبت کنی یا حتی زمانی که میخواهی با یکی از دوستهایت درباره عقایدت صحبت کنی. زبانت میگیرد، گونههایت سرخ میشود. جملههایت ناتمام میماند. لکنت زبان میگیری و کلمهای را رها میکنی تا کلمه بعدی را بگویی، آنقدر که بیان کردن حرفهایت گاهی برایت غیرممکن میشود. با این حال همیشه حرفهای جالبی برای گفتن داری. نباید برای گفتن حرفهایت تا این حد بترسی. اما اگر واقعاً سخت است، در یک کلاس تئاتر ثبتنام کن. بازی در نقشهای کمدی کمک زیادی به تو خواهد کرد منبع:تبیان [ سه شنبه 90/12/16 ] [ 7:38 صبح ] [ مریم ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |