سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شکوفه های زندگی
 
لینک دوستان

شیشه عطر بهار

لب دیوار شکست

و هوا پر شده از بوی خدا

همه جا آیت اوست

دیدنش آسان است

سخت آن است که نبینی او را


[ چهارشنبه 87/12/28 ] [ 3:18 صبح ] [ مریم ] [ نظرات () ]

برای کسی که آهسته و پیوسته می رودهیچ راهی دور نیست.

انحطاط اخلاقی همیشه پیشاهنگ انقراض تمدنها بوده است.

همه معمولا عیبهای خود را با دوربین و عیبهای دیگران را با ذره بین نگاه میکنند.

هر چه ما را محدود کند ما اسمش را میگذاریم بخت و تقدیر.

بقیه را در ادامه مطالب بخوانید:    

ادامه مطلب...

[ یکشنبه 87/12/25 ] [ 12:6 صبح ] [ مریم ] [ نظرات () ]

                                                     دختر عزیزم


[ شنبه 87/12/24 ] [ 8:6 عصر ] [ مریم ] [ نظرات () ]

 

عکس ارمان شکوفه

پسر عزیزم

 عشق من است و عشق نغمه ای است آسمانی

 زیباترین ترانه ای که خداوند در وجود انسان سرود

 و اشتیاق به ادامه حیات را در این سروده به انسان بخشید.


[ شنبه 87/12/24 ] [ 8:5 عصر ] [ مریم ] [ نظرات () ]

خوش آمد بهار

گل از شاخه تابید خورشیدوار

چه آغوش نوروز پیروز بخت

گشوده رخ و بازوان درخت

گل افشانی ارغوان

نویدامید است در باغ جان

که هرگز نماند به جای

زمستان اهریمنی

بهاران فرا می رسد

پرستیدنی

سراسر همه مژده ایمنی

درین صبح فرخنده تابناک

که از زندگی دم زند جان خاک

بیا با دل و جان پاک

همه لحظه ها را به شادی سپار

نوایی هم آهنگ یاران برار

خوش آمد بهار...........


[ شنبه 87/12/24 ] [ 2:28 عصر ] [ مریم ] [ نظرات () ]

با کدامین واژه باید گفت ؟

آنچه را بر هستی من بر وجود من گواهی میدهد

در کدامین شعر حتی در کدامین قصه باید خواند؟

آنچه را کز بودن تو بودن من

از وجود ما حکایت میکند 

نی توان گفتن نه خواندن

باید از جانت شنیدن

هاتفی از دور دست جان من

می سراید شعر هستی

مینویسد قصه گویای بودن

یک کلام مهر ورزیدن

باید از جانت شنیدن

یک کلام           مهر ورزیدن

                            ح-ا


[ شنبه 87/12/24 ] [ 12:37 صبح ] [ مریم ] [ نظرات () ]

از همان روزی که پا در باغ دل من بگذاشتی

هر قدم رفتی

نهالی تازه از غم کاشتی

خون به پای هر نهال آمد

ثمر؟

          جانی غمین

کاشکی

می آمدی و میوه برمیداشتی

   (حسین اکبری)


[ شنبه 87/12/24 ] [ 12:24 صبح ] [ مریم ] [ نظرات () ]

درمیان هر سیب

دانه محدودیست

در دل هر دانه

سیبها نا محدود

چیستانیست عجیب

دانه باشیم نه سیب


[ شنبه 87/12/24 ] [ 12:8 صبح ] [ مریم ] [ نظرات () ]

به پدر مادر عزیزم که سرمشق محبت و صمیمیت هستند:

ای فرشتگان مهربان!

 بگذارید اعتراف کنم که تنها در پناه  چشمان زیبای شماست که هر لحظه به زندگی امیدوار می شوم

پس شما را به لطافت لاله ها و مظلومیت شقایقها سوگند می دهم که مرهم نگاهتان را از دل زخمی من دریغ مدارید. از خداوند بلند مرتبه سپاسگذارم که این دو فرشته مهر را به من هدیه کرده است همیشه به وجودتان عشق می ورزم

.من همانند ماه که از خورشید نور می گیرد به شما محتاجم.به شما که از سخاوت باران مهر سرشارید و بر کویر دل بی قرار من می تابید همیشه محتاجم..........

و صمیمانه دوستتان دارم.......


[ دوشنبه 87/12/12 ] [ 9:11 عصر ] [ مریم ] [ نظرات () ]

ای صمیمی ای دوست !

گاه بی گاه لب پنجره خاطره ام می آیی!

ای قدیمی ای خوب!

تو مرا یاد کنی یا نکنی

من به یادت هستم

آرزویم همه سر سبزی توست

دایم از خنده لبانت لبریز!

دامنت پر گل باد......


[ دوشنبه 87/12/12 ] [ 8:54 عصر ] [ مریم ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

امکانات وب


بازدید امروز: 10
بازدید دیروز: 16
کل بازدیدها: 364949